آخرین لحظات پیامبر(ص) و فاطمه(س)
فاطمه(س) در آخرین لحظات کنار بستر پیامبر(ص) حضور داشت. او خود را روی سینه حضرت انداخته بو و گریه میکرد. پیامبر(ص) چشمانش را باز کرد و فرمود: دخترم، تو بعد از من مظلوم و مستضعف خواهی شد. هر کس تو را آزار دهد مرا آزار داده و کسی که تو را به خشم آورد مرا به خشم آورده، و کسی که تو را خوشحال کند مرا خوشحال کرده، و کسی که به تو نیکی کن به من نیکی کرده، و کسی که به تو جفا کند به من جفا کرده، و کسی که به تو صله کند به من صله کرده، و کسی که از تو قطع کند از من قطع کرده، و کسی که با تو انصاف کند با من انصاف کرده، و کسی که با تو ستم کند به من ستم کرده؛ زیرا تو از منی و من از توام، تو پاره تن من و روح بین دو پهلوی من هستی. سپس فرمود: از کسانی از امتم که به تو ظلم کنند به خدا شکایت میکنم.
گریه های فاطمه(س) را پیامبر(ص) با یک جمله آرام کرد و آن را به تبسم مبدل نمود. فرمود: «فاطمه جان، تو اولین کسی از خاندانم هستی که به من ملحق میشود.»[1]
[1] - اسماعیل ، انصاری، مادر گل ها فاطمه(س)، ص28.